سرخ چهره | مرداد ۱۴۰۲

بر فراز مجموعه ای از مناظر و مرایایی نشسته بود. اندوه بر اندیشه ی سرش کم مایه بود. یعنی اصلا ژرف بیزمانی در هر زمینه ای نداشت. حالا چیکار کنیم؟ وضعیت منفی بالا چی هست؟ که اگه بود نسبی به یکی دستنیافتنی میشد. اصلش یکی کی بود؟ همون یکی نبوده یعنی؟ بیزمانیش چی هست که حالا ژرفش باشه؟ مگه نه این که یک ساززن ژرف بعدش میره یه گوشه نمیگوشه بلکه میشینه و میچرته؟

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۲ساعت 0:17  توسط مهدید  |