براي سه درصد بيشتر با خودم حرف مي زنم. براي اين كه تعداد خودشيفته هاي دنيا بيشتر است و نمي تواني از دستان مرمرين آنها فرار كني. (با تشكر از رايانه و اينا) هستند خوب هستند. براي آن كه به ديوار سخت زبان تجريد-گويا برخورده اي براي گنگي بيشتر ناله مي كني. براي آن كه مي گويد توي مشت پر از هيچي او خيلي از چيزها هست گيج و گول مي شوي. براي آن كه تمركز بر برگ چنار داده اي به تو نمي دهد و در رويارويي با گربه حماقت مي بيني. چه اصراري هست. ولي همان دستگاه و پيكربندي دوبعدي هم هست و اثر كسري كوانتمي هال. براي به دست نيامدن آبي ها و ديگران مي روي. (ولي مهدي چيزي نيست ها) و چيزي نمي داني و اشاره به كنار آمدن با اين وضعيت نمي كني كه كنار نمي آيي. سر مي خوري. بدون تو تصور كن. از كجا آمدي. چه بي ابزار بود آنجا. براي چهار درصد بيشتر با خودم ساكت مي شوم.