ای دنده ی هر کجا رفته برای فر تو
مشغول تماشای فراع رب من
سرباز نوشته بر کاف فروغی نازشت
ترکیب هوای غم من، فدای سر تو
فردا برود قصد سرای دوی او
امروز کند سنگ بنای سای تو
چنگ در بحر شماتت نزد ما
واگند و سلام پهلوی خارک تو
کامل نشود یا بشود کام مشای شما
خر است نه مادیان، استر تو
سیمای صدور سالانه شود بر ایشان
پاندای هدف مشاهده توی جم تو
As victory ended with a folk
Iron becomes S at your frame
In her opinion the pattern of the sets of nonsense
صدفها فرود نقصهای نادر شکل
چو شبیه، شبیه چون چندش
رفع ذکر، سلام بعد از اذن
ثمره، شناس قبل از ذهن
اثرات، هزار سادهی شکل اندر شیئ
پرنگار، سطوح بی از گرس
نظرات، نظرم، فرقش، فراغ حین سرشت
زار و بیزار فریبای اسرار مشخص، خربازی.
وقت و بیوقت در برابر زلف مرتب تو.
شای و با شان و شریفای سردارابی،
کم و بیش برای،
خربازی در مسیر زلف متوسط مرتب شما.
برای نکاهیدن. فرفره سان. بی همبستگی. نشد آشوبناک. خراب در چلنگاب تفتیش بوده. ضرب زبان. ی.
کلی پر کاه و کلش و علوفه چیده شده وسط جاده دیدم که له و فشرده میشدند زیر تایران. کمی هم طایران بودند. دیروزش دو تا امروزش سه تا خانم در شروع خیابان علیار دیدم که به سمت کمی جنوب شرقی میرفتند. یکی که کنار یک مغازه دیروزش و امروزش نشسته بود. قاطی و پاتی ناکام نه، کمکام از فهمیدن درست. دوارزنده. اوایل تا اواخر انقلاب برای بهار چقدر سخته انگار که بیو داره تموم میشه و به ماده معمول باریونی بی بیو داره میشه. حالا برنگرده، چطوری میشه تصحیح درست کرد ادامه را؟ ساربیچیلین.