سرخ چهره | دی ۱۴۰۳

با ییییی های بیشتر از اینها. با امکان بازگشت. با تخریییییب احتمالها. با آنتروپی صفر. با دکلیدن احمقهای بازتنظیم بیز شده. با رسم ترسیم کاتوره ای. با تناسخ وحشت به آلترناتیو دیده نشده ی آن.

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیستم دی ۱۴۰۳ساعت 18:26  توسط مهدید  | 

یک چهلبزن است. که ابتدا می‌رویم به آینده. یعنی می‌رود به آینده. بعد در آینده چند قدمکی برمی‌گردد. بعد در آنجا قدمهای گذشته تر را می‌گوییم. چیزهای گفته شده تمایز چندانی با وقایع موازی ندارند. خرها خرند. بدها بلدند. سرنگها سرنگند.

+ نوشته شده در  دوشنبه هفدهم دی ۱۴۰۳ساعت 14:5  توسط مهدید  | 

اندازه ی زهر شبنم کثرت

تا نال و نوال و ناله صدقت

شرط بر سر سودای صدای مسهول و فقیر شاغل چو برفت

سنگین صنعای شاپرک و پلشت و خوارزم جدید سودای سر بر شرط

انگار زیاد شبنم زهرت

Tasman so after quantity reduces its Friday shuffling

+ نوشته شده در  چهارشنبه دوازدهم دی ۱۴۰۳ساعت 0:33  توسط مهدید  | 

سر براجستان. که بشود؛ نشود گفت. که نتوان؛ بتوان دید.

صرف نشود؛ تا نشود ساخت. طرح، فرصت استکثرت.

At noose on Saturday in halibay shut the quarter songs. Chess with the Salivan by father of works.

+ نوشته شده در  سه شنبه چهارم دی ۱۴۰۳ساعت 5:58  توسط مهدید  |