تهاجم مذبوحانه تک دندان يک کودک يک ساله به يک سيب

چرا فکر نمی‌کنید پوسته سختی که در ابتدا به آن رسیده بودید (یا در انتها به آن می‌رسید) همان حقیقت است چرا او را تحقیر می‌کنید.

 بدبخت‌ها آن قدر او را  کوچک می‌کنید  تا دشمنی که زبونش می‌نامید را راحت‌تر شکست دهید. ولی او تمیزترین و سوسول‌ترین و لطیف‌ترین چیز است.

 فلسفه‌های الکی شما در پس زمینه او ساخته می‌شود. شما تنها افت و خیز کوچکی هستید در او. حقیقت و نهایتی که شما شاید به دنبال آن هستید اوست (شاید به شما برمی‌گردد نه به او)

 او هست و بهترین است. و من به عنوان یک موجود او را تحسین می‌کنم که مثل یه بچه خوب اونجا نشسته.

آهای فلاسفه احمق عرفای اسکل (به ضم الف و کاف) حقیقت و تنها فلسفه واقعی و حقیقی چیزی است که شما  از سر تکبر و تمسخر او را فلسفه پوچی می‌نامید.

 و من اسم او را با قلم درشت‌تر و یک فونت بزرگ‌تر نوشتم تا توجه کنید.

از توجه شما سپاس‌گزارم.

‌آدم معمولی 
+ نوشته شده در  جمعه پنجم مرداد ۱۳۸۶ساعت 12:22  توسط مهدید  |