بينندگان متناظر

همان گونه كه اين گونه به نظر مي‌رسد، بسياري از گزاره‌ها و شب نشيني‌ها و پرت و پلاها و خطوط نستعليق و سكوت سبزعلي و ريتم متوازن كلمه‌ها (كه بعدها به تزاحم و ترادف هم مي‌تواند منجر شود) كه به بهانه‌ي شوق دوست و همدردي با خاك و كره بسيار كوچك زمين (كه ناديده گرفته مي‌شود) و بستري شدن،  بيان و ايجاد مي‌شود، كوتاه شده‌ي يك فرآيند نامتجانس و بي‌عقل و كور (از يك جهت البته، سوي ديگر را نمي‌دانم) يك راه رفتن تصادفي (Random Walk) مي‌باشد كه بنا به اصرار زياد براي كوتاه شدن اين چاله‌ي پر از اطلاعات شما به ريسمان بزرگ  شده‌اي برمي‌خوريد كه به اندازه و بيشتر از اندازه‌ي يك دفتر خدمات فرهنگي و لوله‌كشي سرهم بندي شده است. آن چه كه به عنوان يك پديده‌ي قابل ذكر در پيرامونمان مي‌توان گفت آن است كه دو گرگ گشنه بسيار علاقه‌مند به انسان‌اند و پس از رفع علاقه‌مندي شديدشان، نياز و راهرو به بازگشنگي دارند. و ديگر آن كه در سطح ريز و درشت و درشت‌تر و ريزتر معلوم هست كي حركت براوني را درست مي‌كند؟ البته از همين جنبه‌اي كه ما مي‌بينيم.

از شدت پرانتزها شرمنده‌ام

+ نوشته شده در  جمعه پانزدهم خرداد ۱۳۸۸ساعت 15:2  توسط مهدید  |